حمله اوباش های"ستادهای خودجوش مردمی"با کوجه و  تخم مرغ به منزل کروبی

 

فاطمه گروبی طی انتشار نامه ای سرگشاده، به افزایش فشارهائی که اوباش جناح تمامیت خواه رژیم به کروبی وارد می کند، اشاره می کند. او ضمن تجدید بیعت با حکومت جهل و خرافه جمهوری اسلامی و امام راحل اش، به شکوایه علیه جناح حاکم پرداخته و از حمله اوباش  بسیج و اطلاعاتی رژیم به منزل شان خبر می دهد.  او در بخشی از نامه خود که در سحام نیوز به چاپ رسیده است، می نویسد:

 

١-اینجانبه فاطمه کروبی متاسفم از اینکه این روزها باید داد از فراموشی قانون و حاکمیت تمامیت خواهی جریانی برآورم که هیچ حرکتی را تحمل نمی کنند ، وقتی همسرم به سنت همیشه برای تجدید بیعت با آرمان های امام در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور می یابد با باتوم و گاز فلفل به او حمله می کنند و در همان جا فرزندم علی را دستگیر کرده و مورد آزار،کتک و شکنجه قرار می گیرد و مورد سخیف ترین و زشت ترین فشحها و توهین ها نسبت به خود و خانواده قرار می گیرد و هیچ گروهی مسئولیت چنین برخوردی را نمی پذیرد ،جالب آنکه دادستان هم اظهار بی اطلاعی می کند در حالیکه در آخرین مرحله او را به یکی از مراکز نیروی انتظامی می برند که موبایلش تا چند روز پیش در آنجا بود.

 

٢- روز یکشنبه گروهی بی نام و نشان با عنوان همیشگی ستادهای خودجوش مردمی با بلندگو و فریادهای مکرر در مقابل منزل مسکونی و استیجاری مان در ساختمان ۵ طبقه ای در خیابان نیاوران که تنها در یک طیقه آن ما سکوت داریم ، تجمع کرده و با فریاد ها و پرتاب کردن اشیایی چون گوجه و تخم مرغ به سمت ساختمانی که محل رفت و آمد دیگر همسایگان ماست به ایجاد رعب و وحشت میان سایر ساکنان محله پرداختند . گروهی که چنین فریاد بر می آوردند و خواستار برخورد با مهدی کروبی بودند گویی فراموش کرده اند که آقای کروبی سالهاست که نسبت به چنین بی مهری هایی در دوران مبارزه با رژیم پهلوی و چه در نظام جمهوری اسلامی عادتی دیرینه دارند و از این سخنان سخیف و بی محتوای عناصری معلوم الحال صحنه را خالی نخواهند کرد. جبهه رسانه ای تمامیت خواهان ،حقوق بگیران اجیر شده را خانواده معزز و محترم شهدا نامیدند که لازم است یاد آوری شود این خانواده ها دارای شأن و منزلت و مورد احترام همه هستند ،اگر لازم باشد فیلم و حرکات این اوباشها را منتشر خواهم کرد .

 

٣- اینک باید تاسف بخورم به حال کشور و دولتمردانش که حتی تحمل تنها روزنه های تنفس عرصه نقد از سوی مطبوعات را هم ندارند . دیگر جای تاسفی باقی نمی ماند برای آنکه مرگ مجله ام ” ایران دخت ” ‌۹ ساله ام را به نظاره بنشینم که در طول این سالها فقط دو مورد تذکر داده شده و رعایت هم نمودیم چرا که مدت هاست فریاد خاموشی ” قانون “‌را می شنوم . اما امروز اینکه ” ایران دخت “‌ را نه به جرم ناکرده مطبوعاتی اش بلکه به اتهام عدم التزام مجمع اسلامی بانوان به قانون اساسی ! به مسلخ بردند انتظار نبود . مجمع اسلامی بانوان که از سال ۲۰/۹/۷۷ سیاسی شده ، از تشکلهای فعالی بوده که در عرصه های مختلف اعم از سیاسی،اجتماعی و فرهنگی نقش به سزایی داشته و در بین احزاب ،امتیاز سوم یا چهارم را از وزارت کشور کسب نموده است.

 

٤- متاسفم که باید بگویم مجله ایران دخت با پیشنهاد فردی بسته شد که علی رغم ادعاهایش مبنی بر آنکه با فرهنگ دموکراسی آشنایی دارد هیچ اعتقادی به آزادی ندارد . مجله ایران دخت با پیشنهاد جناب محمد علی رامین بسته شد که دو روز قبل از آنکه چنین تصمیمی اعلام شود طی تماس تلفنی با اینجانبه با ادبیاتی زشت و ناپسند گفتند “‌اگر آقای کروبی در هر کشور دیگری بود باید اعدام می شد “‌ به نظر می رسد جناب رامین که سخت ترین روزهای انقلاب و دوران جنگ تحمیلی را در اروپا سیر می کردند و این روزها به نحو عجیبی انقلابی ؛البته از نوع خود شده اند ؛نه تنها می خواهند آقای کروبی را به عنوان فردی که از سال۱۳۴۱به مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی پرداختند به پای چوبه دار در نظام جمهوری اسلامی ببرد بلکه مجله ایراندخت را در جلسه ای که متعلق به جریان فکری نزدیک به ایشان است بی هیچ بهانه ای و شاید تنها بدان دلیل که مورد اقبال و خواست عمومی قرار گرفته بود به تعطیلی می کشاند و آن را اعدام می کند .

 

اما اکنون من به آقای رامین و دیگر همفکرانشان می گویم که هیچ گاه نمی توانید اندیشه ای را به مسلخ ببرید و اعدام کنید ،تفکر و اندیشه همواره می ماند و این گونه رفتارهای غیر قانونی و غیر معقول محکوم به شکست است از آنجا که دستور صادره علیه ایراندخت غیر قانونی صادر گردیده ،مجمع اسلامی بانوان به شکایت قضایی از این رفتار اقدام خواهد کرد و امیدوارم دستگاه فضایی مطابق وظیفه ذاتی خود به تظلم رسیدگی کرده و اجازه ندهند قوه مجریه حقوق و آزادیهای اشخاص حقیقی و حقوقی را به همین سادگی پایمال کنند.